جدول جو
جدول جو

معنی نفرین بردن - جستجوی لغت در جدول جو

نفرین بردن
(کَ دَ)
نکوهش شدن. (یادداشت مؤلف). مورد ذم و سرزنش واقع شدن:
توانگر برد آفرین سال و ماه
و درویش نفرین برد بی گناه.
بوشکور
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ / عِ دَ)
نفریدن. (از برهان قاطع) (از آنندراج). لعنت نمودن. پشولیدن. بددعائی کردن. (ناظم الاطباء). رجم. (از ترجمان القرآن) (از تاج المصادر بیهقی). تلعین. (دهار). قبح. لعن. لعنه. (از ترجمان القرآن). لعن کردن. لعنت کردن. دعای بد گفتن:
نفرین کند به من بردارم به آفرین
مروا کنم بدو بردارد به مرغوا.
خسروانی.
بر این تخمۀ سام نفرین کنند
مرا نام بی مهر و بی دین کنند.
فردوسی.
بر آن موبد پیر نفرین مکن
نه بر آرزو راند او این سخن.
فردوسی.
بر آن شاه نفرین کند تاج و گاه
که پیمان شکن باشد و کینه خواه.
فردوسی.
به نیکبختی تو هر که دل ندارد شاد
بنالد از غم وبر بخت خود کند نفرین.
معزی (از آنندراج).
نفرین کنم ز درد فعال زمانه را
کو داد کبرو مرتبت این گو فشانه را.
شاکر بخاری.
نیابد آفرین آن کس که گردونش کند نفرین
نیابد مرغوا آنکس که یزدانش دهد مروا.
قطران.
بر این دیوان اگر نفرین کنی شاید که ایشان را
همین امروز پر گردد به نفرین تو دیوانها.
ناصرخسرو.
گر اهل آفرین نیمی هرگز
جهال چون کنندی نفرینم.
ناصرخسرو.
تو به دین دنیا گزیده ستی و زآن
بر تنت نفرین کند جان آفرین.
ناصرخسرو.
نخواهی که نفرین کنند از پست
نکو باش تا بد نگوید کست.
سعدی.
چنان زی که ذکرت به تحسین کنند
چو مردی نه برگورت نفرین کنند.
سعدی.
، آزار یافتن از حرفهای کسی، اظهار کراهت کردن. پرهیز نمودن، ترسناک شدن. هراسان گشتن، خشمگین شدن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
رجیم. (از ترجمان القرآن). ملعون. (از مهذب الاسماء). نفرین شده. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(عَ / عِ تَ)
نفرین کردن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نفرین کردن
تصویر نفرین کردن
مورد نفرین قرار دادن کسی را لعن کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفرین شدن
تصویر نفرین شدن
مورد نفرین قرار گرفتن لعن شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آفرین کردن
تصویر آفرین کردن
((~. کَ دَ))
طلب آمرزش کردن، آمرزش خواستن، تعریف کردن، ستودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نفرین کردن
تصویر نفرین کردن
لعنت کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
اگر درخواب بیند به بیگناهی نفرین نمود، دلیل که به بیننده بازگردد و نفرین مردم صالح زود اثر کند.
فرهنگ جامع تعبیر خواب